-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1391 20:29
سلام. پنج شنبه مامانم جراحی کیست تیروئید دارد. دوست دارم زود پنج شنبه بیاید و مامان از اتاق عمل به سلامت بیرون بیاید . خدایا به دستان جراح قدرت بده .خدایا........ مامان یک شاهکار است . یک چیز خاص ،اراده ایی دارد رویایی و قدرت لذت بردن از زندگی را خیلی خوب دارد . دوستش دارم . خیلی زیاد .برایمان اگر توانستید دعا کنید .
-
سال جدید
جمعه 18 فروردینماه سال 1391 16:02
سلام. چیزهای دید همیشه برایم دلهره آور هستند . شروع سال یعنی دارم به یک سال بزرگ شدن نزدیک میشوم ،اما شروع را دوست دارم .احساس میکنم هر سال نو میشوی و شروع و ادامه وووو الان که مینویسم قسمت راست سینه ام تیر میکشد !!!! نمیدانم چرا !! فکر میکنم آدم خوشبختی هستم . بزرگترین نعمت برای هر شخصی سلامتی و داشتن یک همراه است ....
-
فیلمهایی برای عید !!
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 14:52
پروژه دارم !! یکی در مورد شبکه های عصبی،یکی در مورد سیستم های چند رسانه ایی ، یکی در مورد برنامه نویسی وب ، باید خوشحال باشم ، چون کاری برای انجام دادن دارم ، خوشحالم . دلم برای grays anatomy تنگ شده !! هیچ فیلمی آنقدر من رو درگیر نکرده . میترسم دوباره نگاهش کنم !! که دوباره هر روزم به اتفاقاتش فکر کنم !!حتی در خواب...
-
وقتی کسی نیست
دوشنبه 15 اسفندماه سال 1390 12:31
مثل خط صاف ..... وقتی کسی نیست مغزم این طوری میشود،مثل خط صاف ........ با یک چند تایی نقطه.... راستی من چرا این طوریم ؟!وابسته ؟! متعلق ؟! چرا نمیتونم قید چیزها را بزنم و یک چیز جدید بسازم ؟! خیلی دوست دارم صدامو بشنوی..... تو رویاهام همیشه برنده ام ,اما تو واقعیت سعی در حفظ وضع موجود دارم و شبیه قهرمانها نیستم ! بچه...
-
وقتی مدتی باکسی هستی
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1390 14:57
وقتی مدتی با کسی هستی عادت میکنی به بودنش به اینکه گوش کنی به حرفهایش نمیدانم چرا راضی میشوی که او حرف بزند و بگوید و بشنود و تو فقط مطابق نظر او کاری را انجام بدهی. نمیدانم چرا او عادت نمیکند و اینگونه نمیشود....
-
دنیای بدون آشنا و پارتی من !!
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1390 14:29
فرض کنید در یک جایی هستید به نام کره ی زمین .یک جایی به نام ایران .باشد ؟ بعد حالا فرض کنید یک آدم هستید از نوع زن ،دانشجو هم هستید ، مهندسی نرم افزار میخوانید . حالا بشوید من !! یعنی فرض کنید من هستید !! تو هیچ اداره ی درست و حسابی آشنا ندارید ، هیچ استادی را بیشتر از اینکه استادتان هست نمیشناسی ( یعنی مثلا برادرتان...
-
تاثیر تکنولوژی در امروز من !
دوشنبه 1 اسفندماه سال 1390 21:15
من مهندسی نرم افزار میخوانم ،که اگر تکنولوزی و پیشرفتش نبود من چیزه دیگری میخواندم ! امروز با صدای موبایلم از خواب بیدار شدم ، آراد ( خواهر زاده ام ) را پیش من گذاشتند و به خرید رفتن ، اراد را ور رفتن با کیبورد و کیس و موس و با ناخنک به لپ تاپم اندکی ساکن میشد ! موبایلم باعث بحث میان من و نامزدم شد که چرا خاموش بوده !...